یاد میهن
 نو شته نذیر ظفر نو شته نذیر ظفر

   13/17/05

 

وقتی دلــــم یاد وطن میکند

گریه به نو میدی من میکند

مرغ گر فتار قفـــــس دایما

ناله ز هجــران چـمن میکند

خانهء صیاد شود سـر نگون

جورو جفــای که بمن میکند

بال و پرم ریخت درین تنگنا

دیدن گل زاغ و زغـــن میکند

پیر هن خو شگل طاووس را

بچهء کـــــــلاغ به تن میکند

طوطی ازین باغ شده نا امید

جغد کــنون میل سخن میکند

از ستــــم جانــی و تجار دین

مردم ما مرده کــــــفن میکند

جانی به عیاشی دوبی میرود

خانه چوشد ظلم به زن میکند

میخورد هر گونه شرابش ولی

پاک بمــــسواک دهـــن میکند

ریش کـــند شانه برسم ثواب

بر سر پطـــــلون چپن میکند

نیست به تن غیرت افغانی اش

هرکـــــه زند ساز ؛ اتن میکند

وای بحال وطنء بیکـــــس ام

در جگرم غـــصه لجن میکند


May 21st, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان